امروزه برنامهریزی سناریو بخش مهمی از برنامهریزی راهبردی
میباشد. سناریو نویسی پایههای اصلی برنامهریزی جامع را بنیاد مینهد. از طریق
توسعه چندگانه آینده و پرورش بحث راهبردی، چارچوبی برای درک کامل از تغییرات
بالقوه آینده ارائه میدهد. دیدگاههای سنتی به برنامهریزی سناریو دارای نقاطی
ضعف بوده است. برای نمونه در گذشته سناریوها بسیار پیچیده بوده و به صورت آرام
حرکت میکردند. معمولا پروژه های سناریو حداقل پنج ماه و بعضی اوقات یک ساله
بودند. بنابراین برنامهریزی سناریو به شیوه سنتی نیازمند سازگاری آن جهت یکپارچگی
بیشتر با برنامهریزی راهبردی جدید میباشد.
برخلاف برنامهریزی راهبردی سنتی، برنامهریزی سناریو نگاههای
متفاوت به آینده دارد، بنابراین پایهای برای ایجاد راهبردهای متناسب با احتمالات
مختلف ایجاد میکند. سناریونویسی عدم قطعیت را مد نظر قرار داده و اجازه میدهد تا
استراتژیستها در زمان اتخاذ تصمیمات راهبردی با کارآیی بیشتر با پیچیدهگی، سرعت و
تغییر روبه رو شوند
ضرورتاً برنامهریزی سناریو وضعیت موجود و نقشههای احتمالی
آینده را نشان میدهد. بنابراین تحلیل سناریو میتواند به مثابه بررسی رفتار
راهبردی بازیگران در ارتباط با واکنش یا رویداد درست، نگاه شود(Vreeker, 2008, 50).
ابهام در رویدادهای که آینده ممکن را به وجود میآورند، باعث میشود تا برنامهریزان،
تگذاران و همه عوامل تصمیم گیر در فرآیند ساخت سناریو جهت واکنش به شیوههای
مختلف در ارتباط با یک عدم قطعیت و وضعیتهای که به طور قطع نمیتوان پیشبینی کرد
دخالت داشته باشند. در واقع شیوههای احتمالی متفاوتی برای روبه رو شدن با یک
وضعیت عدم قطعیت وجود دارد که عبارتند از : نادیده گرفتن عدم قطعیت؛ شناسایی و
مشخص کردن درجهای از عدم قطعیت؛ انجام ندادن هیچ کاری و منتظر ماندن تا زمانی که
عدم قطعیت به طور طبیعی کاهش پیدا میکند؛ پذیرفتن این نظریه که یک وضعیت عدم
قطعیت وجود دارد و به صورت آگاهانه جهت مدیریت آن واکنش نشان داد؛ با عدم قطعیت
نباید به عنوان یک تهدید روبه رو شد بلکه بایستی به عنوان یک فرصت جهت مدلسازی
آینده به شیوه خلاقانه نگاه شود. بنابراین برنامه ریزی سناریو در صدد پیشبینی
آینده نیست، بلکه سناریوها ابزاری برای تشریح زنجرهای از احتمالات در مورد حوادثی
میباشد که میتواند دگرگونی فضایی جایگزینها را مشخص کند(Vreeker, 2008, ,. 52).
امروزه برنامه ریزی سناریو بخش مهمی از برنامهریزی راهبردی
میباشد. سناریو نویسی پایه های اصلی برنامه ریزی جامع را بنیاد می نهد. از طریق
توسعه چندگانه آینده و پرورش بحث راهبردی، چارچوبی برای درک کامل از تغییرات
بالقوه آینده ارائه میدهد. دیدگاه های سنتی به برنامه ریزی سناریو دارای نقاطی
ضعف بوده است. برای نمونه در گذشته سناریوها بسیار پیچیده بوده و به صورت آرام
حرکت می کردند. معمولا پروژه های سناریو حداقل پنج ماه و بعضی اوقات یک ساله
بودند. بنابراین برنامه ریزی سناریو به شیوه سنتی نیازمند سازگاری آن جهت یکپارچگی
بیشتر با برنامه ریزی راهبردی جدید میباشد.
برخلاف برنامه ریزی راهبردی سنتی، برنامه ریزی سناریو نگاه های
متفاوت ممکن به آینده دارد، بنابراین پایه ای برای ایجاد راهبردهای متناسب با
احتمالات مختلف ایجاد میکند. سناریونویسی عدم قطعیت را مد نظر قرار داده و اجازه
میدهد تا استراتژیستها در زمان اتخاذ تصمیمات راهبردی با کارآیی بیشتر با پیچیده گی،
سرعت و تغییر روبه رو شوند (Schwenker and Wulf 2013, 44-46).
ضرورتاً برنامه ریزی سناریو وضعیت موجود و نقشه های احتمالی
آینده را نشان میدهد. بنابراین تحلیل سناریو میتواند به مثابه بررسی رفتار
راهبردی بازیگران در ارتباط با واکنش یا رویداد درست، نگاه شود(Vreeker, 2008, 50). ابهام در رویدادهای که آینده ممکن را به وجود میآورند،
باعث میشود تا برنامه ریزان، تگذاران و همه عوامل تصمیم گیر در فرآیند ساخت
سناریو جهت واکنش به شیوه های مختلف در ارتباط با یک عدم قطعیت و وضعیتهای که به
طور قطع نمیتوان پیشبینی کرد دخالت داشته باشند. در واقع شیوههای احتمالی
متفاوتی برای روبه رو شدن با یک وضعیت عدم قطعیت وجود دارد که عبارتند از : نادیده
گرفتن عدم قطعیت؛ شناسایی و مشخص کردن درجهای از عدم قطعیت؛ انجام ندادن هیچ کاری
و منتظر ماندن تا زمانی که عدم قطعیت به طور طبیعی کاهش پیدا میکند؛ پذیرفتن این
نظریه که یک وضعیت عدم قطعیت وجود دارد و به صورت آگاهانه جهت مدیریت آن واکنش
نشان داد؛ با عدم قطعیت نباید به عنوان یک تهدید روبه رو شد بلکه بایستی به عنوان
یک فرصت جهت مدلسازی آینده به شیوه خلاقانه نگاه شود. بنابراین برنامه ریزی سناریو
در صدد پیشبینی آینده نیست، بلکه سناریوها ابزاری برای تشریح زنجرهای از احتمالات
در مورد حوادثی میباشد که میتواند دگرگونی فضایی جایگزینها را مشخص کند(Vreeker, 2008, ,. 52).
کاستیهای
مربوط به توسعه و فرآیندهای برنامهریزی شهری در زمینههای گوناگونی میتوان مورد
توجه قرار گیرد. اما در اینجا به طور خلاصه مهمترین کاستیهای مربوطه را پیش رو
قرار میدهیم (Ratcliffe and Krawczyk, 2011:
644)
کاستی حرفه برنامهریزی
·
این حرفه کیفیت دوراندیشی خود را از دست داده است.
·
پیچیدهگی، عدم قطعیت و سرعت تغییر، این حرفه را با شکست
مواجه کرده است.
·
معمولاً مشارکت واقعی و تعاون اجتماعی به وسیله پوششی از
ارتباطات عمومی عوض شده است.
·
اقدامات ضروری به طور مکرر پشت یک بهانه مقررات و فناوری
پنهان شده بود.
·
در حالیکه بعُد فضائی مورد توجه قرار گرفته اما بعُد زمانی
مورد اهمال واقع شده است.
کاستی
اداری
·
رشد و تهدید محرومیت اجتماعی وجود دارد.
·
ناتوانی در ایجاد چارچوب ت پیوستگی
·
عدم وجود نوآوری و شرکت در بخش عمومی.
·
خواستههای کوتاه مدت، نیروی نیازهای بلند مدت.
·
اهمیت رهبری و قهرمان
کاستی کسب و کار
·
سوء استفاده از موقعیت بازار مسلط
و رفتار غارت گرانه
·
عدم شفافیت اقتصادی و مسئولیت
پذیری اندک شرکت های بزرگ
·
بی توجهی به سنت های محلی ، تنوع
فرهنگی و کیفیت محیط زیست
·
دخالت اجتماعی ، مسئولیت پذیری
سازمانی و مشارکت مدنی به صورت محدود
·
سطح پایین انتقال دانش محلی
درباره این سایت